آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان |
وبلاگ تخصصی سنتور استاد محسن نجفی
معرفي سنتور و آموزش سنتور
در این پست می توانید آهنگ زیبای شیرین شیرین که توسط خودم ساخته و اجرا شده است را دانلود نمایید. البته قابل ذکر است که این آهنگ در محیط خیلی مناسبی اجرا نشده است و بنابراین اگر کیفیت صدا عالی نیست به خاطر محیط نامناسب ضبط صداست. تقدیم به همه ایرانیان عزیز: www.uploadefile.com/file/2844/shooreh-arab.mp3.html این آهنگ در دستگاه شور عرب اجرا می شود. اگر کوک شور عرب به صورت دقیق برایتان سخت است یک روش کلی به شما یاد می دهم که بسیار آسان است. خرک نوت دو سفید را حدود یک و نیم سانتی متر به سمت چپ حرکت دهید که در واقع با اینکار دو بمل می شود. در صورت علاقه مند بودن به اجرای این آهنگ با من در تماس باشید نظرات شما امید بخش و راهنمای من است منتظر نظراتتان هستم
دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:57 :: نويسنده : محسن نجفي
سنتور یکی از سازهای موسیقی ایرانی است. فرهنگ دهخدا سنتور را اینگونه بازشناخت کرده است[۱]: «از سازهای ایرانی به شکل ذوزنقه که دارای سیمهای بسیاری است و با دو مضراب چوبی نواخته میشود. که در اصل سنتور رایج (۹ خرکی) دارای ۷۲ سیم است که به دستههای ۴ تایی و در ۱۸ دسته تقسیم میشود» سنتور بر پایهٔ بررسیها و پژوهشها یکی از کهنترین سازهای گستره ایران به شمار میرود. کهنترین نشا نهای که از این ساز بر جا مانده، از سنگتراشیهای آشور و بابلیان[نیازمند منبع] (۵۵۹پیش از میلاد) است. در این سنگتراشیها، صف تشریفاتی که به بزرگ داشت آشور بانیپال بر پا شده تراشیده گردیده و سازی که همانندی زیادی به سنتور دستوروزی دارد، در میان آن صف دیده میشود. عبدالقادر مراغهای ساز یاطوفان را معرفی کرد که شبیه سنتور دستوروزی بود با این تفاوت که برای هر آواتنها یک تار میبستند و با جابجا کردن خرکها، آن را کوک میکردند. نام سنتور در سرودهها منوچهری نیز آمدهاست: الگو:کبک ناقوس زن و شارک سنتور زن است فاخته نای زن بط شده تپور زنا سنتور، سازی کاملاً ایرانی است که برخی ساخت آن را به ابونصر فارابی نسبت میدهند که مانند بربت، ساز دیگر ایرانی بعدها به خارج بردهشد.[نیازمند منبع ] برخی پژوهشگران بر این باورند که سنتور در زمانهای بسیار دور از ایران به دیگر کشورهای آسیایی رفتهاست، چنان که امروزه گونههای مشابه این ساز در عراق، ترکیه، سوریه، مصر، پاکستان، هند، تاجیکستان، چین، ویتنام، کره، اوکراین و دیگر کشورهای آسیای میانه و نیز در یونان نواخته میشود. بر پایهٔ اسناد و مدارک، نگارگریها و مینیاتورهای سدههای پیش، آنچه که ما دستوروزه به نام سنتور در اختیار داریم در واقع سنتوری است که از نزدیک به یکصد و پنجاه سال پیش (زمان قاجار) با شکل و شمایل کنونی خود در اختیار هنرمندان این مرز و بوم قرار دارد. چنان که سنتورهای محمدصادق خان (که نخستین نمونه صوتی ساز سنتور به جا مانده از دوران قاجار متعلق به وی میباشد)، حبیب سماع حضور و حبیب سماعی، در ابعاد، شمار خرک و چگونگی ساخت، بسیار نزدیک به سنتور دستوروزی است. بررسی دیرینه گردش و تحول ساز سنتور نشان میدهد که این ساز طیف گستردهای از سبکها و مکاتب گوناگون را در سدهٔ کنونی به خود اختصاص داده، به گونهای که پس از یک بررسی اجمالی، میتوان اذعان داشت حداقل ۱۵ سبک و مکتب گوناگون و فعال در این عرصه شهره ویژه و عاماند.[نیازمند منبع ] تگونه و جوراجوری چشمگیر مکاتب و سبکها انگیزه تگونه در آوادهی ساز، تکنیک نوازندگی و چگونگی آهنگسازی و نغمهپردازی در سطوح گوناگون بودهاست. سنتور، یا آنچنان که استاد ابوالحسن خان صبا گاه مینوشت: سنطور، در سالهای پایانی عصر قاجار، سازی تقریباً فراموش شده و رو به نابودی بود. سازهای اصلی، تار، تنبک و کمانچه بودند و دوره قاجار، در واقع «عصر تار» بود. شمار کمی سنتور مینواختند و شمار کمتری نیز سنتور میساختند و میآموختند.[۲] پشتگرمی به سالگذشت آثار پیدا شده گمان این است که این ساز از کلکرو ایران به کشورهای دیگر راه یافته و نامهای گوناگونی پیدا کردهاست. سنتور با اندک تفاوتی در شکل ظاهر و با نامهای گوناگون در شرق و باختر جهان وجود دارد. این ساز را در کشور چینیان کین، در اروپای شرقیدالسی مر، در انگلستانباتر فلایها، در آلمان و اتریشمک پر، در هندوستان سنتور، در کامبوجفی و در آمریکازیتر مینامند که هر کدام دارای وجه تشابهاتی هستند. ساز سنتور در شماری از کشورها مانند ارمنستان و گرجستان نیز رایج هست. همچنین سنتورهای عراقی –هندی- مصری و ترکی که بعضی از آنها حدود ۳۶۰ سیم دارند. ن ساز از جعبهای ذوزنقهای شکل تشکیل شده که لبهها آن بنامند از: بلندترین ضلع، نزدیک به نوازنده و کوتاهترین ضلع و موازی با ضلعپیشی و دور از نوازنده و دو ضلع کناری با طول برابر که دو ضلعپیشی را به طور مورب قطع میکند. ارتفاع سطوح کناری ۸ تا ۱۰ سانتیمتر است. جعبه سنتور مجوف است و تمام سطوح جعبه چوبی است.؛ دوسطح فوقانی وتحتامی به کلاف سنتور که سطح جانبی دور آن را تشکیل میدهد متصل میشوند نیروی ناشی از فشار سیمها که از طریق خرکها به صفحهٔ بالایی منتقل میشوند باعث تغییر شکل و نشست صفحه و تشدید آن در دراز مدت میشوند برای جبران این کاستی پلهایی در حعبهٔ سنتور قرار داده میشود و نیز ضخامت صفخهها باید برای بار وارده از صفحه پیشبینی گردد صفحهٔ پایینی گرجه تحت تاثیر مستقیم نیروی سیمها نیست اما واکنش آنها را از پل دریافت میکند و باید برای مقاومت دربرابر تغییر شکلها پیش بینی شود بر روی سطوح فوقانی دو ردیف (معمولاً ۹تایی)خرک چوبی قرار دارد ردیف راست نزدیکتر به کناره راست ساز است و ردیف چپ کمی بیشتر با کناره چپ فاصله دارد (فاصله میان هر خرک ردیف چپ تا کناره چپ را «پشت خرک» مینامند). از روی هر خرک چهار رشته سیم همکوک گذر میکند ولی هر سیم به گوشی معینی پیچیده میشود. گوشیها در سطح کناری راست کنار گذاشته شدهاند. سیمهای سنتور به دو دسته «سفید» (زیر) و «زرد» (بم) بخش میشوند. دسته سیمهای سفید بر روی خرکهای ردیف چپ و سیمهای زرد بر روی خرکهای ردیف راست به تناوب قرار گرفتهاند. طول بخش جلوی خرک در سیمهای سفید دو برابر طول آن در بخش پشت خرک است و میتوان در پشت خرک نیز از سیمهای سفید استفاده کرد (آوای آن به نسبت عکس طول، یک اکتاو نسبت به آوای بخش جلوی خرک بالاتر است). همچنین هر سیم زرد، یک اکتاو بمتر از سیم سفید بی درنگ پس از آن آوا میدهد. ز سنتور پیشتر با ۱۲ وتر سیم بم و ۱۲ وتر سیم زیر ساخته میشد و سنتور ۱۲ خرکی نامیده میشد. امروزه سنتور ۱۰ خرک و سنتور ۱۱ خرک نیز ساخته میشود. سنتور ۹ خرک رایجترین گونه سنتور است که پر استفاده ترین نوع آن سنتور «سُل کوک» است و نتهای ردیف بر اساس آن نوشته شدهاند. در سنتور ۹ خرک، چنانچه بر اساس راست کوک تنظیم شود، به ترتیب سیمها از پایین بر مبنای می-فا-سل کوک میشوند و برای اجرای گروهی و ارکستر باره است. خواست تکمیل فواصل کروماتیک میان اصوات و نیز به قصد تأمین اصوات بم، در حدود بیست سال اخیر دو گونه سنتور با شمار زیادتر خرک ساخته شدهاند. سنتور کروماتیک با همان میدان آوای سنتور معمولی ولی دارای خرکها و اصوات کروماتیک بیشتر است. میدان آوای سنتور کروماتیک بم یک فاصله پنجم بمتر از سنتور کروماتیک است و گسترش آن سه اکتاو و نیم است. در دو گونه سنتور کروماتیک، هر صوت بدست سه رشته سیم همکوک حاصل میشود. به عبارت دیگر روی هر خرک سه سیم تکیه کردهاست. از هر دو سنتور کروماتیک و کروماتیک بم استفادههای همنوازی میشود و در کارهای جدید تکنوازی سنتورهای کروماتیک دیده میشود. وازندگی سنتور با دو چوب نازک که به آنها «مضراب» گفته میشود، انجام میشود. مضرابها در گذشته بدون نمد بودند ولی اکنون بیشتر به مضرابها نمد میچسبانند که باعث نرمتر شدن و کم زنگ تر شدن آوای سنتور میشود. در اکثر اوقات، نوازنده باید با هر یک از مضرابها، نت متفاوتی را اجرا کند (به ویژه در برخی از چهارمضرابها که بیشتر پایه قطعه با دست چپ و ملودی با دست راست اجرا میشود). به همین دلیل نوازندگی این ساز علاوه بر چابکی دستها، به تمرکز ذهن نیز نیاز دارد که تنها با آزمون فراوان بدست میآید. سنتور سازی است که اگر نوازنده بر آن چیره شود، میتواند با آن کارهای زیبا و ماندگاری بیافریند. این ساز به خوبی توانایی دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:39 :: نويسنده : محسن نجفي
تاريخ نشان ميدهد كه رشد پديدههاي اجتماعي و فرهنگي نيز همانند ساير پديدههاي طبيعي و هنرهاي بشري طي سلسله مراتب خاص و طبق ضوابط منطقي تكامل پيدا كرده است در دوره ساسانيان موسيقي از اهميت فراواني برخوردار بوده است بهطوري كه در آن زمان موسيقيدانان برجسته و نامآوري پا به عرصه وجود گذاشتهاند و سبب شكوفايي ابزارآلات موسيقي شدهاند. آنها در بين مردمان، حاكمان و صاحبمنصبان از جايگاه خاص و ممتازي برخوردار بودهاند و مورد ستايش و احترام همگان واقع ميشدهاند. در آن دوران نوازندگان موسيقي و سازندگان ساز و آلات موسيقي دست به ابتكاراتي زدند و سازهاي مختلفي را ساختند كه اصطلاحاً سازهاي كثيرالاوتار ناميده ميشوند. مسعودي آن آلات را چنين برشمرده است: عود، تنبور، چنگ، زنگ مزمار، ناي و سنتور. از سازهاي مهمتر آن دوره عود هندي بوده است كه بيشترين مورد استفاده را داشته است. پس از استيلاي اعراب بر ايران با توجه به ديدگاهي كه فقه اسلامي در مورد موسيقي قائل بود ساز و نواختن آن در ملا عام مذموم بود و به اين دليل موسيقي و ساز و نوازندگي از صحنههاي اجتماعي حذف شد. اما از آنجا كه موسيقي و نوازندگي ريشه در نهاد و ذات آدمي دارد هرگز از ميان مردم محو نشد و در خفا به تكامل خود ادامه داد و بهتدريج با روي كار آمدن خاندان عباسي مجدداً با چهرهاي كاملتر رخ نمود. از نوابغ موسيقي در اين دوره ميتوان به بوعليسينا (متوفي در 428 ه .ق)، صفيالدين ارموي (متوفي در 656 ه . ق)، قطبالدين شيرازي (متوفي در 710 ه . ق) و عبدالقادر مراغي (متوفي در 838 ه . ق) اشاره كرد. در اين دوره هنر آوازخواني بهخاطر استفاده از آن در تعزيهخواني و ساير مراسم مذهبي به جايگاه رفيع و ارزش خاصي دست يافت. شواهد تاريخي نشان ميدهد كه در ميان سازهاي ايراني سنتور از قدمت ديرينهاي برخوردار است. از زمانهاي بسيار قديم سنتور جعبهاي ذوذنقهاي شكل بوده كه برروي آن تارهايي از زه ميكشيدند. جنس زه از روده گوسفند بود كه به دور خود تابيده ميشد و به همان حالت خشك ميگرديد و شبيه ريسماني به ضخامت 3 تا 5 ميليمتر بود. اما بهتدريج اين ساز تكميل شد و به شكل امروزين خود درآمد كه در آن از سيمهاي فلزي كه بر روي خركهاي چوبي متعددي واقع در چپ و راست ذوذنقه كشيدهميشوند. برخي نوشتهها ابداع سنتور را به فارابي نسبت دادهاند اما شواهد تاريخي و حفاريهاي باستاني نشان ميدهند كه در زمان تمدن بابل و آشور از سنتور استفاده ميكردهاند و در آن زمان توسط تسمهاي مهار ميشده و بهصورت ايستاده آن را مينواختند. همچنين، مسعودي در كتاب خود چنين نوشتهاست كه سنتور يكي از سازهاي پرطرفدار در زمان ساساني بودهاست. در دوره قاجار و در زمان ناصرالدينشاه نوازنده برجسته و چيرهدستي به نام محمدحسنخان در مجالس جشن و شادي دربار حضور داشته و به خاطر مهارت عجيبي كه در سنتورنوازي داشته همه او را سنتورخان ميناميدند. شاگردي با استعداد و چيرهدست بهنام مجمدصادقخان از وي به يادگار ماند كه بعدها او را سرورالملوك لقب دادند و يكي از نويسندگان آن زمان در يادداشتهاي دوران زندگي ناصرالدينشاه از محمدصادقخان به عنوان خداي موسيقي ياد ميكند. چندين نفر از خانواده سماعيحضور در زمان ناصرالدينشاه در كار نوازندگي چيره دست بودند. ميرزا حبيب سماعحضور فرزند ميرزا غلامحسين نوازنده و سازنده كمانچه بود و نسب او به كريمخان زند ميرسيد اما ناصرالدينشاه لقب سماعيحضور را به وي داده بود همچنين به خاطر ورزشكار بودن وي به او لقب شجاعالملك لقب داده بود. سماعي از شاگردان سرورالملوك بود و نوازنده سنتور بوده و با نواختن ضرب نيز آشنا بود. او مردي بلند قامت، سفيدروي، پهنشانه و ورزشكار و از دراويش نعمتالهي بود. مزار اين هنرمند در شهر نيشابور ميباشد. حبيبالله سماعي از چهار سالگي ضرب مينواخت و مباني موسيقي و نواختن را از پدر يادگرفت و در 10 سالگي به خوبي سنتور مينواخت. اگرچه او به لباس نظامي عشق ميورزيد و تا آخر عمر در اين ضغل بود اما همه او را به خاطر نواختن سنتور ميشناسند. در سال 1319 ه . ش همزمان پس از افتتاح راديو تهران حبيب جزو اولين گروه نوازندگاني بود كه هر هفته در راديو برنامه اجرا ميكرد. مهندس قباد مظفر، مرتضي عبدالرسولي و نورعليخان برومند از جمله شاگردان بهنام وي بودند كه استاد نورعلي برومند يكي از برجستهترين رديفدانان زمان خود بود. مهدي ناظمي سازنده نامي سنتور ايران از محضر حبيب بهره برده و راهنماييهاي وي را چراغ راه كرده بود تا توانست به مقامي آنچنان ارزشمند برسد. حبيب سماعي در تاريخ 1325 در سن چهل سالگي چشم از جهان فروبست و او را در مقبره ظهيرالدوله در ميدان تجريش تهران دفن كردند. استاد ابوالحسن صبا يكي ديگر از نامآوران عرصه سنتورنوازي است كه در سال 1281 ه . ش در تهران متولد شد. پدر وي كمالالسلطنه علاقه وافري به موسيقي داشت و در منزل خود مجالس ساز و موسيقي برپا ميكرد و استاد در اين مجالس با درويشخان و ديگر هنرمندان عرصه موسيقي آشنا شد. ابتدا ساز سهتار را يادگرفت و بعد نواختن ضرب را از نديمة عمهاش فراگرفت و پس از آن نواختن سنتور را از علياكبر شاهي معروف به آبدارخانه فراگفت. صبا با شنيدن صداي سنتور سماعي شيفته كار او شد و او را به همكاري با راديو فراخواند و براي او كلاسي داير كرده و شاگرداني فراهم كرد. پس از مرگ حبيب، صبا توجه خاصي به سنتور نمود و دو خدمت بزرگ وي در عرصه سنتور به يادگار ماند. اول آنكه وي شيوه نوازندگي و تكنيك و مضرابها را آنطور كه از استاد جبيب درك كرده بود ثبت كرده و به صورت مكتوب در دسترس همگان قرارداد و خدمت دوم وي ترويج ساخت صحيح سنتور بود كه اين خدمات در مجموع باعث فراگير شدن سنتور گرديد. استاد ابوالحسن صبا نوشتن نت براي سنتور را آغاز كرد. آواز سهگاه و شور را به ترتيب براساس سبك حبيب سماعي و سبك آقاحسنعلي استاد براي سنتور نوشت. وي در سال 1328 اولين رديف سنتور را با نت نوشت كه در چهار جلد در دسترس علاقهمندان قرار گرفت. وي در شب جمعه بيست و نهم آذرماه 1336 چشم از جهان فروبست. بعد از استاد صبا، اساتيد ديگري چون مجيد كياني، فرامرز پايور، دكتر داريوش صفوت، ارفع اطراتي و ... به نواختن سنتور عشق ورزيدند و عمر خود را در اين راه صرف كردند. سهم بهسزايي در آمزش سنتور داشتند و كتابهاي متعددي در اين مورد از خود به يادگار گذاشتند. ساز سنتور از ايران به ديگر كشورها برده شدهاست. از جمله كشورهايي نظير عراق، هند، چين، تركيه، مصر، يوگسلاوي، چكسلواكي و آلمان را ميتوان نامبرد. البته ساختمان سنتور در كشورهاي ديگر از نظر شكل ظاهري، تعداد خركها، اكتاو و رنگ صدا با نوع ايراني متفاوت است اما مكانيسم اجرا و نواختن آن بهوسيلة مضراب و مشابه همان روش اجراي ايراني است.
|
||||
|